بسم الله الرحمن الرحیم
به نام حضرت دوست که هر چه داریم از اوست
السلام علیک یا اباعبدالله
السلام علیک یا اباالفضل العباس
السلام علیک یا علی بن الحسین
السلام علیک یا بقیة الله
امام زمانم سلام، ولادت حضرت علی اکبر فرزند رشید امام حسین علیه السلام را در ابتدای کلام خدمت آقا اباعبدالله الحسین و مادر گرامیشان لیلا سلام الله علیها و خاندان عصمت و طهارت و شما گل نرگس و موعود و منجی عالم تبریک و تهنیت می گویم...
عشاق عیدتان مبارک
نویسنده: حسین سوزنچی
منبع : شریف نیوز
مقدّمه
بحث انتظار و ظهور مهدی موعود ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ از ابعاد گوناگونی مورد چالش قرار گرفته است؛ از جمله:
1. مهمترین فلسفهای که برای تحقّق قیام مهدی برشمردهاند، تحقّق عدالت فراگیر و گسترده است. با توجّه به اینکه یکی از علل ضرورت معاد نیز همین ضرورت تحقّق کامل است و با توجّه به اینکه دنیا فقط دارگذر، و اصل و مقصد نهایی، آخرت است، دیگر تحقّق عدالت فراگیر در دنیا چه ضرورتی دارد و چرا باید در این دنیا انتظارِ عدالت داشته باشیم؟
2. در آیات و احادیث برای برخی اعمال جایگاه خاصی قائل شدهاند: نماز ستون دین دانسته شده، و امربه معروف و نهی از منکر، مایه قوامِ بقیه احکام، و... . در این میان انتظار فرج، افضل اعمال شمرده شده است. چرا انتظار، چنین جایگاهی دارد؟ به ویژه اگر توجّه کنیم که در بقیه موارد، فعل ایجابی و اقدام صورت میگیرد؛ اما ظاهراً انتظار، فعل سلبی و اقدام نکردن و منتظر ماندن است. چگونه کاری نکردن مهمترین و برترین کار دانسته شده است؟
3. یکی از مباحثی که امروزه جدّی مطرح میشود، بحث جهانیشدن است و میدانیم حکومت مهدی(عج) نیز حکومت جهانی است. قیام او فلسفهای جهانی دارد و الگوی اسلامی جهانیشدن را میتوان همان حکومت مهدی(عج) دانست. اگر از این زاویه نگریسته شود، آیا جهانیشدن رنگ و بوی دیگری نخواهد گرفت و در آن صورت، وظیفه ما در قبال آنچه امروزه به صورت جهانیشدن مطرح شده، چیست؟
گذشته از اینگونه پرسشها که در خصوص اصل مهدویت و انتظار مطرح است، خود مفهوم انتظار، در درون خود نیز با چالشهایی جدّی مواجه است که شاید مهمترین آنها این باشد که با توجه به اینکه در احادیث آمده ظهور، زمانی رخ میدهد که جهان پر از ظلم شده باشد، آیا هرگونه تلاش اصلاحی عملاً ظهور را به تاخیر نمیاندازد؟ اگر باید منتظر ظهور بود، پس باید از اقدامات اصلاحی دست برداشت و این به معنای نفی وظایف اجتماعی است که در دین بر دوش انسان گذاشته شده است (نظیر امر به معروف و نهی از منکر)، و اگر قرار است به آن وظایف عمل کنیم، دیگر چگونه میتوان منتظر بود؟ به بیان دیگر اگر قرار است سیر بشر با این اصلاحات ما، سیر تکاملی باشد، این سیر به همین ترتیب به آخر میرسد و دیگر چه نیازی به ظهور مهدی؟
اینها و سؤالاتی از این دست، نگاهی دوباره و عمیق به مسأله مهدویت در اسلام را میطلبد که میتوان کلّ مسأله را در این جمله خلاصه کرد: از ما خواسته شده: انتظار ظهور و قیام مهدی(عج) را داشته باشیم، و مسأله ما این است که چرا و چگونه؟
در این مقاله قصد داریم با استفاده از اندیشههای شهید مرتضی مطهری پاسخ این سؤال را به دست آوریم.
سؤال از چرایی، دوگونه پاسخ میتواند داشته باشد: یک بار، سؤال چرایی، سؤال از علل شیء است و اینجا باید به تبیین فلسفه مهدویت پرداخت؛ یعنی سؤال از اینکه چرا باید منتظر بود، به این برمیگردد که چرا قیام مهدی ضرورت دارد که انتظار آن ضرورت داشته باشد؟ پاسخ دیگر، پاسخ از طریق نتایج (معلولات شیء) است؛ یعنی باید منتظر بود؛ زیرا منتظر بودن، این آثار را برای ما به همراه دارد؛ امّا بحث از چگونگی، بین این دو نحوه چرایی قرار میگیرد. این بحث از طرفی متفرّع بر فلسفه مهدویت است؛ زیرا برای معلوم شدن چگونگی انتظار ابتدا باید متعلَّق آن معلوم شود. روشن است که انتظار حمله دشمن را داشتن، چگونگیای غیر از انتظار ورود میهمان داشتن را اقتضا میکند. اینجا پس از شناخت ضرورت و فلسفه قیام موعود جهانی است که میتوان به این پرداخت که این قیام چگونه تحوّلی در تاریخ و جامعه بشری است و چگونه انتظاری را از ما میطلبد. از طرف دیگر، زمانی میتوان سخن از آثار و نتایج این انتظار به میان آورد که چگونگی این انتظار معلوم شده باشد تا بگوییم چنین انتظاری چنان ثمرهای خواهد داشت.
بدین ترتیب بحث را در سه بخش ادامه میدهیم: در بخش اوّل (فلسفه مهدویت و ضرورت انتظار) و سوم (ثمرات انتظار)، درباره چرایی انتظار سخن خواهیم گفت و در بخش دوم (نحوه انتظار و وظیفه ما) در خصوص چگونگی آن.
منبع: http://www.bachehayeghalam.com/articles/archives/000427.html
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباعبدالله
السلام علیک یا اباالفضل العباس
السلام علیک یا اباصالح المهدی
چرا شیعیان کافی هستند؟
بـعـضــی ممکـن اسـت بپـرسنـد: شمـا میگویید شیعیان اگر چنین حرکتی به سوی خـدا و امـام زمـان علیه السلام کـنند، ظهور فرا میرسد؛ در حالی که ظهور آن حضرت برای همهی مردم کرهی زمین است و باید همهی مردم دنیا متوجه آن حضرت شوند؟!
پاسخ میدهیم: بیدار کردن مردم کرهی زمین به دست ما شیعیان است، آنان اگر با امکانات امروز جهان، که همهی دنیا به هم پـیـوسته شده، این آب حیات، یعنی امام زمان ارواحنا فداه را به مردم دنیا معرفی کنند، جهـان با سرعتی باور نکردنی تشنه امام زمان علیه السلام میشود و زمینه ظهور با سرعت حیرت انگیزی، ایجاد و در مدت کوتاهی، خداوند اذن فرج به آن حضرت میدهد.
انتشار علم از قم به سراسر جهان
در حدیثی که ما ترجمه آن را در پشت جلد این شماره از مجله و در مدح حرکت الهی مرحوم آیت اللّه العظمی حائری یزدی| آوردهایم، میخوانیم که: در آخرالزمان علم از نجف همچون ماری که در سوراخ خود میخزد و پنهان میشود، پنهان و در شهری که قم نام دارد آشکار میشود و علوم اهل بیت قدس سره الشریف و سخنان وحی و قرآن از این شهر به شرق و غرب عالم منتشر میشود و خداوند به وسیلهی اهل قم- یعنی دانشمندان و محققین شیعه- حقایق را به مردم جهان میرساند و بر آنان اتمام حجت میکند و سپس حضرت قائم علیه السلام ظهور میفرماید.
حجت بر ما شیعیان تمام است
اینـک حجت بر شیعیان ایران خصوصاً روحــانـیــون و ســربــازان حضـرت ولـی عصر ارواحنا فداه تمام است، و آنان باید تحقق بخش این نهضت و حرکت جهانی باشند و دنیا را با وسائل ارتباط جهانی مانند اینترنت و امثال آن، با امام زمان علیه السلام آشنا کنند.
اینک آیا به پا میخیزیم و افتخار یاری امام زمان علیه السلام را نصیب خود میکنیم؟!
امید است که چنین باشد و حرکتهای اجتماعی در محبت و یاری امام زمان علیه السلام ما را فرا گیرد و عطر خوش توجه به امام عصر ارواحنا فداه ، زمستان غربت و بی توجهی به آن حضرت را پایان دهد. انشاءالله.
والسلام.
مدیر مسئول(2)
[1- ] سوره نور، آیه 31
[2- ] برگرفته از مجله خورشید مکه، شماره 33،www.khorshidemakkeh.com
التماس دعا، یا مهدی
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباعبدالله
السلام علیک یا اباالفضل العباس
السلام علیک یا اباصالح المهدی
این بازگشت چه زمانی است؟
از ما میپرسند و همه از یکدیگر میپرسیم، که این بازگشت چه زمانی خواهد بود؟
کـی میشود ما انسانها به این تفاهم اجتماعی برسیم؟
کی میشود دیگر مکر و خیانت و دروغ و ظلم نبینیم؟
پـاسخ یک کلمه است: هر گاه خودتان بخواهید! آری، هرگاه خودتان بخواهید، ای مؤمنین!
مگر خدای تعالی نمیفرماید: « وَتُوبُوا اِلَی اللَّهِ جَمِیعًا اَیُّهَا المُؤمِنُونَ لَعَلَّکُم تُفلِحُونَ»؟[1]
مگر خدای تعالی فلاح و رستگاری را در همین آیه شریفه، به شرط بازگشت همگانی ما نفرموده است؟
آری، شرط رستگاری، توبه به سوی خدا است و توبه به سوی خدا، از سوی انسان است و خدا منتظر توبه و بازگشت ما است؛ نه آنکه ما بگوییم، ما منتظریم خدا به سوی ما بازگردد که خدای تعالی با کلامش، با پیامبرش و با حجت و امام زمانی که به ما عنایت فرموده، قرنها است و هر روز است که به سوی ما بازگشته است و آغوش محبت خود را به روی ما باز کرده و در انتظار توبه نصوح ما است، در انتظار بازگشت مؤمنین به سوی امام زمان علیه السلام است، در انتظار پایان غفلت آنان از حجت خدا است، در انتظار روزی است که مؤمنین همه با هم، چـون بـنی اسرائیل که در غیبت حضرت موسی علیه السلام به سوی خدا ناله زدند و ظهور حضرت موسی علیه السلام را خواستار شدند، به سوی خدا ناله بزنند و ظهور مولایشان را طلب کنند.
آیا هیچ توبه کنندهای را دیدهاید بگوید خدا باید خودش کار را درست کند و از دست من کاری ساخته نیست و به سبب فریب شیطان، تصور کند توبه برای زمانهای آینده است؟!
نه، هرگز، توبه کننده باید خودش هرچه زودتر دست به کار شود و به سوی خدا ناله کـنـد، انـابـه کـنـد، اشـک بـریـزد و عفو پروردگارش را خواستار شود.
ایـنک مؤمنین عصر غیبت کبری نباید بـگـویـند خداوند خودش باید ظهور امام زمان علیه السلام را برساند و هنوز خیلی مانده زمـان ظـهـور برسد، که این سخن فریب شـیـطـان اسـت که همیشه کوشیده است توفیق توبه را از انسانها بگیرد.
شیطان القا میکند که حالا، حالاها وقت ظهور نیست و ظهور در آینده اتفاق خواهد افتاد، آیندهای دور، اما این یک فریب بیش نیسـت، تا "توبه اجتماعی" مؤمنین را به تعویق بیندازد.
مـؤمنیـن و منتـظرین فرج نباید راضی باشند که حتی یک روز و یا یک لحظه، ظهور حضرت بقیةاللّه ارواحنا فداه به تأخیر بیفتد؛ هـمـچـنــانکــه در دعـای شـریـف فـرج میخوانیم: >الهی عظم البلاء و برح الخفاء ... (تا آنجا که) ففرج عنا بحقهم فرجاً عاجلاً قریباً کلمح البصر او هو اقرب من ذلک ...> :<خدایا فرج و ظهور مولایمان را هر چه زودتر و در یک چشم به هم زدن یا کمتر از آن، برسان ....<
آری ما باید به سوی خدا و امام زمان علیه السلام باز گردیم،
ما گم گشته و سرگردانیم،
مـا از جـاده و صـراط مستقیم منحرف شدهایم و باید بازگردیم و نباید این بازگشت را به تأخیر بیندازیم و از تلاش برای زمینه سازی ظهور آن حضرت باز بمانیم، که این سستی، گناه اجتماعی بزرگی است که جامعه شیعه به سبب غفلت از امام زمان علیه السلام و فریبهای شیطان، قرنها است این حرکت را به تأخیر انداخته، در نتیجه ظهور حضرت بقیةاللّه ارواحنا فداه هزار و صد و چند سال است به تأخیر افتاده و امام عصر ارواحنا فداه از این گناه بزرگ اجتماعی شیعیان گلهمند شده و در پیام به شیخ مفید رحمة الله علیه این سستی و ضعف را، به آنها یادآور شدهاند.
شیعیان باید پایه گذاران حکومت جهانی امام عصر ارواحنا فداه باشند
خداوند متعال برای ایجاد نظام توحیدی و عـادلانـه در کرهی زمین، مقرر فرموده است، آنان که به امام عصر ارواحنا فداه ایمان دارند و نسبت به بقیه مردم کرهی زمین بیدار هستنـد، همـت کننـد و بـرای ظهور امام عصر ارواحنا فداه تلاش کنند؛ بقیه مردم کرهی زمین میگویند ما که نمیدانستیم در حال حـاضـر امـام زمـانی هست و ما را نجات میدهد، لذا او را صدا نزدیم، اما شما شیعیان چرا تلاش نکردید و ما را متوجه آن حضرت نـسـاختید؟ شما که به سخن پروردگارتان ایـمـان واقعی داشتید. خداوند آنان را که سخن خدا را میشنوند دعوت به یاری دین خود کرده است، زیرا اکثریت مردم کرهی زمین، همانند اکثریت دانشآموزان پراکنده در مـحیط مدرسه هستند که هرچه مدیر مدرسه آنان را صدا میزند، جز چند نفری که صدای مدیر را میشنوند، بقیه دانشآموزان مشغول بازیهای خود هستند و اصلاً چیزی متوجه نیستند.
آنـان کـه سـخـن حـجـت خدا، حضرت بقیةاللّه ارواحنا فداه را میشنوند و به او اعتقاد دارند و نام خود را شیعه و پیرو آن حضرت گذاشتهاند، باید بکوشند تا مدرسه نظم خود را باز یابد.
آنان باید دست به دست هم دهند و شیعیانی یکپارچه شوند و امام زمانشان را یاری دهند.
آنـان بـایـد، طبق سفارش آن حضرت، دلهایی یکپارچه داشته باشند، یکپارچه در یاری و وفاداری به آن حضرت.
آنان باید به سوی خدا توبه اجتماعی کنند و از نـعـمـتی که خداوند به آنان مرحمت فرموده، یعنی اتحاد و یکپارچگی در راه یاری آن حضرت، بهره جویند.
آنان باید در هر صبح و عصر مولای خود را صدا بزنند، زیرا به او اعتقاد دارند و میدانند مولایشان آنان را میبیند. شیعیان نور امام زمانشان را در قلب خود و در زندگی خود حس میکنند و دلهایشان به سوی او متوجه است و قلوب آنها به عشق و یاد او در سینه میتپد.
شـیـعـیـان، امید امام زمان علیه السلام برای اصلاح بشر هستند.
شیعیان، دست امام زمان علیه السلام برای یاری دین خدا هستند.
شیعیان، فداکارانی هستند که در هر کجا که باشند، نور هستند و اخلاقشان نور است و راه را به دیگران نشان میدهد.
شیعیان در هر صبح با امام زمانشان عهد میبندند که او را یاری کنند.
شیعیان کسانی هستند که ندای یاری امام زمانشان را بی پاسخ نمیگذارند، آنچنان که نزدیک سی سال است، ندای نائبان عام آن حضـرت را، در کشـور ایـران، بـی پـاسـخ نگذاشتهاند و در این مدت از جان و مال خود مایه گذاشتهاند.
شیعیان، خصوصاً شیعیان ایران، دارای قلبی شکننده در برابر امام زمانشان هستند و چون موم در برابر آن حضرت نرم و متواضع و سربازانی فداکار برای جبهه حق علیه باطل هستند.
شیعیان ایران اگر توبهای اجتماعی به سوی امام زمان علیه السلام و به سوی خدا داشته باشند و از غفلتی که آنان را تهدید میکند بازگردند، دیری نمیپاید که موفق به نهضت جهانی زمینه سازی برای ظهور میشوند؛ و ظهور و فرج حضرت بقیةاللّه ارواحنا فداه را به سرعت فرا میرسانند؛ چنانکه فرمود: « اگر شیعیان ما با دلهایی یکپارچه و متحد، به عهدشان با ما وفا کنند، سعادت دیدار ما با سرعت و با عجله نصیبشان میشود.»
ادامه دارد...
التماس دعا، یا مهدی