نخل تنومند

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه

شب جمعه
و مردی در کنار محراب مسجد عشق (جمکران)
«یا غیاث المستغیثین»
بغضی بود که در گلو می‌شکست
صدای هق هق گریه‌های مرد و شانه‌های لرزانش
مرا متوجه او ساخت
پس از اتمام دعا کنارش نشستم
معصومیت نگاه او و چهره من در مردمک چشمانش
ناگهان تمام وجودم لرزید
با دیدن کتاب حافظ
گفت: «برایم فال بگیر.»
و خواجه قرعه فال را به نام او انداخت
«خرم آن روز کزین منزل ویران بروم.»
و حالا زمزم اشک بود که غربتش را فریاد می‌زد.
چند ساعت بعد عازم رفتن شد
پرسیدم: «نامت چیست؟»
گفت: «مهره‌ای گم شده در صفحه شطرنج الهی»
دو سال گذشت
اما طنین صدایش در ذهنم بود.
بار دیگر
او را در محفل عاشقان مولا یافتم.
نامش را پرسیدم.
گفتند: «سیدی از عاشقان سلسله ولایت است.»
در تکرار مکرر آن محفل
شبی از شبها به اصرار دوستان فقط برای دل او سروده‌ای را خواندم
او برعکس سجاده‌نشینان خانقاهی بود که دعوت به حق را با دعوت خود اشتباه گرفته بودند.
ای کاش من مرید این یل پهنه عرفان و عشق حق بودم.
او را دوست داشتم بدون اینکه حتی نامش را بدانم.
سرانجام از این منزل ویران رخت بربست.
و من تازه فهمیدم که چه پربار بود‏, این نخل تنومند و سر به زیر


منبع: همسفر خورشید عشق

منبع:www.aviny.com


                                            التماس دعا یا مهدی

نظرات 3 + ارسال نظر
رها دوشنبه 11 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 11:08 ق.ظ http://sayesar.blogsky.com

معشوق من بگشوده در روی گدای خانه اش ....ضیافت نزدیک است ...مبارکت باشد این روزهای مبارک ....تو را به حرمت این ماه دعایم کن ....

[ بدون نام ] شنبه 16 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 11:10 ق.ظ

شهاب الدین پورتقی یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 10:14 ب.ظ

یا سلام و خسته نبشد با تشکر از تلاش شما عزیزان
از طرف پایگاه اصحاب المهدی اراک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد